به گزارش تحریریه، تحریم ها به این دلیل محبوب شدند که مقامات ایالات متحده آنها را ابزاری کم هزینه می دانستند. توافق هستهای ۲۰۱۵ که ایران پس از سالها تحریمهای ویرانگر با آن موافقت کرد، دیدگاه سیاستگذاران را مبنی بر اینکه تحریمها میتوانند حریفان را به دادن امتیازات راهبردی وادار کنند، تأیید میکرد.
با این حال، اکنون یک سال پس از تحریم های ایالات متحده و اروپا علیه روسیه می توان درس های مهمی در مورد اثربخشی تحریم ها گرفت. تحریمها و کنترلهای صادراتی در تضعیف منابع مالی و ناتوانمندسازی پایه های صنعتی روسیه مفید بودهاند، اما کمک چندانی به دگرش ارزیابی راهبردی کرملین نکردهاند.
ایالات متحده و متحدانش به جای اینکه بیش از پیش درگیر نبرد اقتصادی شوند باید در طیفی از ابزارها برای دفاع از منافع و ارزش هایشان، سرمایه گذاری کنند.
تحریمها در ابتدا بازارها را تحت تأثیر قرار داد و روبل سقوط کرد. روسیه مجبور شد برای جلوگیری از فرار سرمایه، نرخ بهره داخلی را دو برابر کند. کنترل صادرات تاثیری منفی بر تولیدات نظامی – صنعتی روسیه در طول سال گذشته داشت، تا جایی که مسکو مجبور شد برای دریافت جنگ افزارها به ایران و کره شمالی رو آورد.
در اواخر سال ۲۰۲۲، به طور فزاینده ای آشکار شد که روسیه طوفان اقتصادی اولیه را بهتر از آنچه بسیاری از مقامات و کارشناسان غربی انتظار داشتند پشت سر گذاشته است: اقتصاد روسیه در سال ۲۰۲۲ بیش از دو درصد کوچک شد؛ یک انقباض نسبت به رشد پنج درصدی در سال ۲۰۲۱.
سه علت اصلی برای مقاوم بودن اقتصاد روسیه وجود دارد. نخست، روسیه در ابتدا توانست از جنگ سود ببرد. نفت و گاز تقریباً نیمی از بودجه روسیه را قبل از جنگ شکل می داد. بلاتکلیفی ژئوپلیتیکی جهان درباره جنگ به بهای بالای انرژی در سال ۲۰۲۲ منجر شد و به روسیه اجازه داد درآمدهای نفتی خود را تا حدود ۲۰ درصد افزایش دهد.
دوم، روسیه آماده بود. در سالهای منتهی به جنگ، روسیه تلاش کرده بود خود را از تحریمهای غرب دور کند. روسیه روابط دیپلماتیک خود را با چین، هند و کشورهای خاورمیانه گسترش داد و پس از فروپاشی تجارت با غرب، راههای خروجی تازه ای را سامان داد. پس از اعمال تحریمها، روسیه سیاستهای کلان اقتصادی مانند کنترل سرمایه و کمکهای مالی به شرکتهای تحت تحریم را در پیش گرفت کرد تا شوک تحریم ها را کاهش دهد.
سوم، برخلاف فشار حداکثری که ایالات متحده در سالهای اخیر علیه ایران، کره شمالی و ونزوئلا به راه انداخت، دامنه تحریمها بر روسیه تا حدودی کوچک تر بود. کالاهای مصرفی عموماً معاف شده اند. دهها بانک روسی همچنان به سیستم مالی بینالملل متصل ماندند. غرب به طور گسترده از اعمال تحریم های ثانویه یعنی جلوگیری از تجارت کشورهایی مانند چین و امارات متحده عربی با روسیه، خودداری کرده است.
سیاستگذاران غربی باید سایر بخش های صادراتی روسیه مانند صنعت فلزات را تحریم کنند و با کاهش بیش از پیش ارزش سقف قیمت نفت، درآمدهای نفتی روسیه را کاهش دهند. با این حال، سیاستگذاران باید بدانند که تحریمها و کنترلهای صادراتی بر ارزیابی های راهبردی پوتین تأثیری نمیگذارد، چرا که آنها بیشتر تحت تاثیر رویدادهای میدان جنگ خواهند بود.
پیروزی در اوکراین برای پوتین ضروری است. تحریمها باید بیشتر بر محدود کردن توانایی پوتین برای تداوم جنگ و وادار کردن او به در نظر گرفتن بده بستان های سخت تر داخلی به جای تغییر اهداف روسیه متمرکز باشد.
کشورهای غربی همچنین می توانند تعرفه هایی که بر کالاهای روسی وارد می کنند را منبع حمایت از اوکراین قرار دهند. برای مثال، ماه گذشته، ایالات متحده تعرفه واردات آلومینیوم از روسیه را تا ۲۰۰ درصد افزایش داد. این تعرفه ها صادرکنندگان روسی را مجبور می کند تا قیمت های پایین تری ارائه دهند و واردکنندگان غربی را تشویق به تنوع بخشی در سبد تامین کنندگان خود می کند. پول جمعآوریشده از این تعرفهها باید صرف خرید جنگ افزار و حمایت مالی از اوکراین شود. به این ترتیب، صادرات روسیه در نهایت مساوی است با حمایت از اوکراین.
تاریخ نشان میدهد که چشمانداز لغو تحریمها میتواند انگیزه مفیدی در بلندمدت داشته باشد. سالها بعد، پس از حل و فصل جنگ اوکراین در میدان نبرد، لغو تحریمها همچنان میتواند ابزار مفیدی در گفت وگوهای گستردهتر با هدف ادغام دوباره روسیه با غرب باشد.
تحریم ها ابزار حمایتی ارزشمندی هستند اما به ندرت می توانند یک گلوله جادویی باشند یا محاسبات تصمیم گیری یک حریف را در کوتاه مدت تغییر دهند. کشورها در دنیایی با قدرت سخت به فعالیت خود ادامه می دهند.
مقاومت اوکراین و حمایت غرب از ارتش اوکراین مهمترین عامل شکست روسیه در درگیری بوده است. موفقیت اوکراین و شکست ارتش روسیه در کنار هزینههای اقتصادی جنگ، عامل بازدارندهتری برای ماجراجویی نظامی سایر حریفان بالقوه مانند چین خواهد بود. ایالات متحده و متحدانش باید آماده باشند تا برای حفظ صلح گسترده تر و دفاع از منافع خود، به طور قابل اعتمادی از زور استفاده کنند.
هزینه های نظامی برنامه ریزی شده در کشورهای G-۷ افزایش یافته است. ایالات متحده به دنبال تقویت اتحادهای نظامی با کشورهایی مانند استرالیا و فیلیپین است و در تلاش است تا ارسال جنگ افزار نظامی به تایوان را گسترش و سرعت دهد. اینها گام های حیاتی برای محافظت از متحدان ایالات متحده و امنیت ملی خود ایالات متحده است.
منبع: فارن افرز/دیپلماسی ایرانی
پایان/
نظر شما